دانلود رایگان کتاب صوتی با کتاب ران



معرفی کتاب صوتی راه نفوذ بر دل‌ها: چگونه دیگران را متقاعد کنید

کتاب صوتی راه نفوذ بر دل‌ها: چگونه دیگران را متقاعد کنید اثر برایان تریسی به یکی از موضوعات روان‌شناختی انسان، یعنی متقاعد کردن دیگران در برابر خواسته‌های خود، می‌پردازد.

براى رسیدن به اوج باید جذابیت داشته باشید و تنها چیزى که نیاز دارید جذبه است. شما با یادگیری واقعیت‌های ساده درباره جذبه و گیرایى و استفاده از روش‌هایی که در این کتاب عنوان شده، مى‌توانید تا حد زیادى بر اثر بخشى تبادل‌ها و تعامل‌هاى خود با دیگران بیفزایید.

۸۵ درصد موفقیت شما در تجارت و کسب و کار به ارتباط مؤثر شما با دیگران بستگی دارد، کافى است روش‌ها و فنون برقرارى ارتباط را که مؤثرترین و نافذترین مردم در دنیاى امروز بر آن تسلط دارند، فراگیرید.

معنای جذبه و گیرایی»، جذبه و گیرایی در عمل» کاری که جذبه و گیرایی می‌تواند انجام دهد»، چگونه هر کسی را تحت تأثیر قرار دهیم»، معجزه‌ی گوش دادن»، نفوذ کلام بر مردان»، نفوذ کلام بر ن»، جان کلام جذبه و گیرایی» عنوان برخی از فصل‌های کتاب راه نفوذ بر دل‌ها (The power of charm: how to win anyone over in any situation) است.

شما با آموختن واقعیات ساده درباره جذبه و گیرایى و استفاده از روش‌هاى این کتاب صوتی، مى‌توانید تا حدود زیادى بر اثر بخشى تبادل‌ها و تعامل‌هاى خود با دیگران بیفزایید. مى‌توانید با خانواده خود شروع کنید و آن را به هر کس که ملاقات مى‌کنید، تعمیم دهید.

هوش اجتماعى» و یا توانایى تبادل و تعامل، صحبت کردن، مذاکره نمودن، متقاعد کردن دیگران، مهم‌ترین هوشى است که مى‌توانید داشته باشید. این هوشى است که مى‌توانید آن را پرورش بدهید. مى‌توانید بیاموزید که گرم، دوستانه و دوست داشتنى و جذاب باشید. کافى است روش‌ها و فنون برقرارى ارتباط را که مؤثرترین و نافذترین مردم دنیاى امروز بر آن اشراف دارند، بیاموزید.

رمز» موفقیت ارتباط برقرارکنندگان بزرگ در اصل رمز و رازى نیست. این‌ها در نهایت روش‌هایى هستند که اثر بخشى کاربردشان در برقرارى ارتباط با دیگران به اثبات رسیده است. هدف این است که با دیگران به‌گونه‌اى ارتباط برقرار کنید و رفتارتان به‌گونه‌اى باشد که اشخاص با رویى گشاده پذیراى پیام شما باشند. بخواهند که بیشتر تحت تأثیر شما قرار بگیرند، خریدار شما باشند، با شما تجارت کنند، با شما روابط شخصى داشته باشند و به شکلى مثبت درباره‌تان فکر کنند.

در کتاب راه نفوذ بر دل‌ها، مى‌توانید موفق‌تر عمل کنید، پول بیشترى به دست آورید، سریع‌تر ارتقاى شغلى بگیرید، فروش بیشترى بکنید، در مذاکرات بیشترى مؤثر واقع شوید، روى دیگران بیشتر نفوذ کنید و با هر کسى که ملاقات مى‌کنید، اثر گذار باشید. توانایى شما در نفوذ گذاشتن بر دیگران، دوست داشتنى بودن و خوشایند واقع شدن، بیش از هر کیفیت دیگرى درهاى بیشترى را به رویتان مى‌گشاید. هر چه دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند، هر چه بیشتر گرم و صمیمانه درباره‌تان بیندیشند، بیشتر به دیدن شما راغب مى‌شوند، بیشتر به حرف‌هایتان گوش مى‌دهند، بیشتر مى‌خواهند در حضور شما باشند و شما را به حضور خود دعوت کنند.

هدف کتاب حاضر این است که با دیگران به گونه‌ای ارتباط برقرار کنید و رفتارتان به گونه‌ای باشد که اشخاص با رویی گشاده پذیرای پیام شما باشند. بخواهند که بیشتر تحت تأثیر شما قرار بگیرند، خریدار شما باشند، با شما تجارت کنند، با شما روابط شخصی داشته باشند و به شکلی مثبت درباره‌تان فکر کنند.

برایان تریسی (Brian Tracy) در زمستان سرد سال 1944 در شهر ونکوور کانادا بدنیا آمده است. اهل درس نبود و خیلی زود مدرسه را نیمه تمام رها کرد تا به دنبال کسب پول برود چون خانواده واقعا فقیری داشت. یک روز سوالی سرنوشت ساز به ذهنش رسید: چرا با وجود سخت کار کردنم، دیگران از من جلوترند؟ مهم ترین نکته‌ای که برایان در دوران بحران زندگی‌اش کشف کرد‌، این بود که انسان، هروقت بخواهد می‌تواند بندگی‌اش را تغییر دهد.

برایان تریسی سخنرانی برجسته، مربی و مشاور کارآزموده و مدیر شرکت بین المللی برایان تریسی (Brian Tracy International) است. او یک میلیونر خود ساخته است.

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی راز

با کتاب صوتی راز نوشته راندا برن، می‌توانید هر آنچه می‌خواهید را به دست آورید. این کتاب شما را با اسرار راز آشنا مى‌‌کند و در می‌یابید که بر هر کارى توانا هستید و هیچ مانعى نمى‌تواند شما را از آرزوهایتان محروم کند. کتاب راز شما را با خویشتن راستین خویش آشنا مى‌کند. با کشف راز، شکوه انسانى خود را کشف خواهیم کرد.

بزرگ‌ترین راز زندگى، قانون جذب است. قانون جذب مى‌گوید هر چیز مشابه خود را جذب مى‌کند. بنابراین، وقتى فکر مى‌کنى، آن فکر، فکرهاى مشابه خود را جذب مى‌کند. فکرها مغناطیس‌اند و امواجى تولید مى‌کنند. وقتى فکر مى‌کنید، در واقع، آن‌ها را به جهان مخابره مى‌کنید و آن‌ها در مسیر خود همه‌ى چیزهاى متناسب با فرکانس خود را جذب مى‌کنند. هر آنچه ارسال مى‌شود، به مرکز باز مى‌گردد به شما.

شما یک برج مخابراتى انسانى هستید و با فکرهاى خود سیگنال‌هایى به عالم مى‌فرستید. اگر مى‌خواهید در زندگى خود چیزى را دگرگون کنید، با دگرگون کردن فکرهاى خود، سیگنال‌هاى ارسالى زندگی‌تان را دگرگون کنید. فکرهاى کنونى شما آفریننده‌ى زندگى آینده‌ى شماست. آنچه مدام فکر شما را مشغول مى‌کند و شما را وا مى‌دارد مدام به آن فکر کنید، روزى تبدیل به واقعیت زندگی‌تان مى‌شود. فکرهاى شما به واقعیت تبدیل مى‌شوند.

قانون جذب، قانون طبیعت است. قانون جذب درست مانند قانون جاذبه بى‌طرف و غیرشخصى است. قانون جذب، ظریف و بسیار دقیق است.

هر کاری دوست دارید انجام دهید. اگر نمی‌دانید چه چیزی شما را خوشحال می‌کند، از خودتان بپرسید: چه چیزی برای من لذت بخش است؟» و بعد خود را به انجام آن متعهد کنید. با ‌این کار دریایی از شادمانی برای خود به ارمغان خواهید آورد و خوشحالی از شما تشعشع می‌کند.

در کتاب راز (The secret) از آموزه‌هاى ژرف بیست و چهار استاد بزرگ بهره برده‌ شده است. آموزه‌هاى آن‌ها را گردآوردی شده و با شگفتى می‌توان دید که دیدگاه همه‌ى آن‌ها یکى‌ست. کتاب راز شامل حرف‌هاى استادان راز است و نیز حکایت‌هاى گوناگون از سراسر جهان درباره معجزه‌ى راز.

راندا برن (Rhonda Byrne) درباره کتاب راز می‌گوید: پرتویى از راز بزرگ» بر دلم تابیده بود و درکى اجمالى از آن به دست آورده بودم راز زندگى. این پرتو از کتابى بر دلم تابیده بود که قدمتى یکصد ساله داشت. این کتاب توسط دخترم هایلى به دستم رسیده بود. سرنخ راز را به دست گرفتم و در گذرگاه تاریخ راه افتادم و به دنبال آن به گذشته‌هاى دور رفتم. باورم نمى‌شد این همه آدم از راز باخبر بوده باشند؛ با شگفتى از خود مى‌پرسیدم: چرا این راز را همه مردم نمى‌دانند؟» اشتیاقى سوزان براى سهیم شدن این راز با همگان شعله‌ورم کرده بود. جستجویى را آغاز کردم براى یافتن کسانى که زنده بودند و از این راز باخبر.

آن‌ها یکى یکى کشف مى‌شدند. من آهن‌ربا شدم: به محض آنکه جستجو را آغاز کردم، استادان بزرگ و زنده‌ى دنیا یکى پس از دیگرى به سوى من کشیده مى‌شدند. فکر اینکه راز را در فیلمى به جهانیان عرضه کنم از خاطرم گذشت و دو ماه بعد تیم تولید تلویزیونى راز آماده‌ى کار بودند. لازم بود هرکدام از اعضاى تیم از ماهیت راز به طور کامل آگاه باشد، زیرا بدون این آگاهى، کوشش ما براى انتقال راز بى‌نتیجه می‌ماند.

حتى یک استاد را هم نداشتیم که از حضورش در فیلم مطمئن باشیم. با وجود این، به راز اطمینان کامل داشتیم. ما هر چیز و یا هر کسى را که نیاز داشتیم به سوى خود جذب مى‌کردیم. هشت ماه بعد فیلم راز پخش شد. فیلم به تدریج در سراسر دنیا پخش مى‌شد و حکایت معجزه‌هاى گوناگون سیل‌وار جارى مى‌شد: هزاران گزارش به ما رسید حاکى از آن که عده‌اى بسیار راز را به کار بسته بودند و به ثروت هنگفت و سلامت و شادمانى رسیده بودند. چک‌هاى برگشتى بسیارى به طور غیرمنتظره وصول شده بود.

من راز را ساختم تا مایه‌ى شادمانى و سعادت میلیاردها نفر در سراسر جهان شود. گروه سازنده‌ى فیلم راز هر روز از سراسر جهان میلیون‌ها نامه‌ى رضایت و قدردانى دریافت مى‌کنند. آن‌ها از ملیت‌هاى گوناگون و داراى کیش‌ها و آیین‌هاى گوناگون‌اند. آرى، با دانستن این راز، دیگر هیچ کارى غیرممکن نیست. مهم نیست کجا هستى و در چه وضعیتى هستى، راز مى‌تواند تو را به همه‌ى خواسته‌هایت برساند.

کتاب راز» تاکنون به 46 زبان زنده‌ دنیا ترجمه شده است و این به معنای موفقیتی جهانیست. حالا هزاران نفر در جهان با این کتاب شگفت‌انگیز به موفقیت‌های عجیبی رسیده‌اند، کتاب راز در کشورمان نیز طرفداران زیادی دارد، به دلیل همین محبوبیت جهانی بود که مستندی هم از این کتاب تولید شد.

راندا برن، نویسنده و تهیه‌ کننده مجموعه راز است. وی را بیشتر بخاطر مستند راز و کتابی که با همین نام چندی بعد به چاپ رسید، می‌شناسند. وی در سال 2007 از سوی مجله تایم به عنوان یکی از 100 نفر تاثیرگذار در دنیا معرفی شد.

در قسمتی از کتاب صوتی راز می‌شنویم:

قانون جذب واقعاً تابع فکر توست. هنگامى که به چیزى فکر مى‌کنى که آن را مى‌خواهى و همه‌ىِ توجه خود را به آن معطوف مى‌کنى، آنگاه قانون جذب دقیقاً همان چیزى را به تو مى‌دهد که تو مى‌خواهى. هنگامى که بر چیزى تمرکز مى‌کنى که آن را نمى‌خواهى نمى‌خواهم دیر برسم، نمى‌خواهم دیر برسم» قانون جاذبه عدم تمایل تو به دیر رسیدن را نمى‌شنود. قانون جذب به فکرهاى تو تجسم بیرونى مى‌بخشد. به همین دلیل، تو مدام دیر مى‌رسى. قانون جذب دربند خواستن و نخواستن تو نیست. هنگامى که بر چیزى متمرکز مى‌شوى، صرف‌ نظر از اینکه آن چیز چیست، تو آن چیز را به زندگى خویش دعوت مى‌کنى. به تعبیر دیگر، فکر تو واقعیت پیدا مى‌کند.

هنگامى که فکرهاى خود را متمرکز مى‌کنى بر چیزى که مى‌خواهى، و این تمرکز را تداوم مى‌بخشى، آنگاه با عظیم‌ترین نیروى جهان خواسته‌ىِ خود را به سوى زندگى خود فرا مى‌خوانى. قانون جذب با واژه‌هاى نفى مانند نمى‌خواهم» و نمى‌شود» و نیست» کار نمى‌کند.

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی آی کیو مالی

در کتاب صوتی آی کیو مالی (میکرو کتاب)، اثر رابرت کیوساکی از ۵ آی‌کیو مالی صحبت می‌شود که ثروتمندان به واسطه آن‌ها به ثروت رسیده‌اند. در این کتاب این 5 اصل به طور کامل بخش‌بندی و به صورت واضح بیان می‌شوند.

کیوساکی در کتاب آی کیو مالی (Rich Dad s Increase Your Financial IQ: Get Smarter With Your Money) آی‌کیوهای مالی را که شامل درآمد بیشتر، نگهداری از آن، برنامه‌ریزی مالی، افزایش دانش مالی و استفاده از اهرم است را معرفی می‌کند. بازارهای مالی مانند بورس، سکه، املاک و طلا امروزه به شدت در حال از دست‌دادن ارزش خود هستند و تنها راه نجات از بحران و موفقیت مالی پرورش ۵ آی‌کیو مالی است.

رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) اقتصاددان پیشرو و صاحب تئوری‌های نوآورانۀ اقتصادی در دنیاست. وی با نوشتن تفکرات ناب و دست اول اقتصادی در کتاب خود با نام پدر پولدار، پدر فقیر تمامی علاقه‌مندان به مباحث اقتصادی و مالی را مبهوت خود کرده است. او در ادامه سری کتاب‌هایش به صورت تخصصی به بیان نظرهای پدر پولدار و ارایه راهکارهای هوشمندانه و ملموس برای رسیدن به ثروت می‌پردازد. وی علاوه بر نویسندگی یکی از ثروتمندترین افراد امریکا و فعال در حوزه سرمایه گذاری املاک و مستغلات است.

این کتاب صوتی در قالب میکروکتاب به شما عرضه شده تا با صرف هزینه و زمان کمتر از تمام بخش‌های اصلی و مهم، به دور از حاشیه و اضافه گویی کتاب اصلی از محتوای آن بهره‌مند شوید. میکروکتاب‌ها تحت قواعد و استانداردهای خلاصه نویسی برای شما چکیده شده‌اند. شما با شنیدن آن‌ها‌‌‌ همان اطلاعات مفیدی را دریافت می‌کنید که کتاب اصلی در اختیارتان می‌گذارد.

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی وقتی نیچه گریست

کتاب صوتی وقتی نیچه گریست رمانی فلسفی، هیجان انگیز، معمایی و سرشار از گفت‌و‌گو‌های بی‌نظیر اثر اروین د. یالوم را با صدای دلنشین آرمان سلطان‌زاده گوش دهید.

اروین د. یالوم در کتاب وقتی نیچه گریست، به شرح داستانی خیالی از روزهای جوانی و بیماری فریدریش نیچه می‌پردازد. بر اساس این داستان دکتر بروئر باید به نیچه از نظر جسمی و روحی کمک کند تا فکر خودکشی را از سر خود دور کند.

در وین سده نوزدهم، داستانی از عشق، سرنوشت و اراده در میان خرد گرایانی شکل می‌گیرد که تصویری از آن دوران ارائه می‌دهد. یوزف بروئر، یکی از بنیانگذاران مکتب تحلیل روانی، در اوج دوران زندگی به سر می‌برد. فریدریش نیچه، یکی از بزرگترین فیلسوفان اروپا در آستانه خودکشی ناشی از افسردگی قرار دارد و قادر به درمان سردردهای شدید و سایر بیماری‌هایش، نیست.

یالوم در رمان وقتی نیچه گریست (When Nietzche Wept)، واقعیت و تخیل» و محیط و تطبیق» را در هم می‌آمیزد تا ماجرایی ماندگار را در مورد نیروی رهایی بخش رفاقت، آشکار سازد. این رمان پر از ظرافت‌های ادبی و فلسفی است چنان‌که شاید بتوان گفت کمتر رمانی توانسته، تا این اندازه مضامین فلسفی را در لابلای داستان به‌گونه‌ای بگنجاند که جذابیت داستان تحت تأثیر دشواری عبارات فلسفی قرار نگیرد.

اروین دی یالوم (Irvin D. Yalom) صاحب مشهوترین آثار در زمینه روانشناسی است. آثار او به زبان‌های متعددی ترجمه شده و منبع بسیاری از تحقیقات و پژوهش‌های روانشناسی قرار گرفته است. آثار او با این‌که اصولی، علمی و تخصصی هستند، اما او برای انتقال این مفاهیم از زبانی همه فهم و گیرا استفاده کرده است.

در رمان هنگامی که نیچه گریست، سالومه، یک دختر جوان و زیبای روسی با زیبایی غیر معمول: پیشانی برجسته، چانه‌ی محکم و خوش تراش، چشمان آبی، گیسوانی روشن، زیبایی همراه با جذابیت های نه و جسارت‌های مردانه توجه دکتر برویر را به خودش جلب می‌کند. دکتر برویر یکی از بهترین دکترها، پزشک خصوصی دانشمندان، هنرمندان و فلاسفه بزرگی در ایتالیا است که برای استراحت چند روزی با همسرش به ونیز سفر کرده. او پزشک معروف و مشهور وینی است که نامه‌ای از طرف لو سالومه دریافت می‌کند که در آن نوشته شده، آینده فلسفه آلمان در خطر است. سالومه با قرار ملاقاتی غیر منتظره از دکتر بروئر درخواست کمک می‌کند. کمکی غیرمستقیم برای فردی عجیب به نام نیچه» و از اینجاست که کم کم داستان اصلی شروع می‌شود.‌

هنگامی که بروئر می‌پذیرد نیچه را با کاربرد تجربی گفتگو درمانی» زیر نظر بگیرد، هرگز انتظار ندارد که بیمار نیز در نشست‌های برگزار شده به دنبال آرامش باشد.

تمامی گفتگوهایی که بین نیچه و دکتر بروئر انجام می‌شود غیر واقعی است. گفته می‌شود که نیچه به‌خاطر تسلطی که خواهر و مادرش بر او داشتند و در عین حال عشق و تنفری که او نسبت به آن‌ها داشت، باعث شده تا در عشق و رابطه‌اش با زن‌ها پیوسته دچار شکست شود و نسبت به زن نگاهی کج و معوج داشته باشد. دکتر برویر در رمان یالوم موفق می‌شود نیچه را در این مورد وادار به اعتراف کند. یعنی به عجز و ناتوانی‌اش در عشق را اعتراف کند. گویا همین جاست که "نیچه گریه می‌کند". البته دیالوگ‌های نیچه در کتاب همگی از سخنان نیچه در کتاب‌هاش است که توسط نویسنده کتاب اروین یالوم گردآوری شده تا در گفتگوی تخیلی نیچه با یکی از شخصیت‌های اصلی کتاب یعنی دکتر بروئو استفاده شود.

ریتم داستان تا زمانی که برویر به عنوان درمانگر نیچه سعی در نزدیک شدن به افکار بیمار را دارد به کندی صورت می‌گیرد و برای مواجه شدن با واقعیات، کنجکاو خواهید شد، اما هنگامی که نیچه درمانگر برویر می‌شود سرعت داستان تند می‌شود و داستان در جاده ای سراشیبی، خاطرات فراموش شده نیجه و برویر را بازگو می‌کند.

جملات برگزیده کتاب هنگامی که نیچه گریست:

- هر انسانی، مالک مرگ خود است و می‌تواند به روش دلخواه عمل کند. شاید… و تنها شاید… بتوان حق زندگی کردن را از هر انسانی گرفت، ولی حق مردن را در هیچ شرایطی نمی‌توان سلب کرد.
- گرچه نمی‌توانیم از سرنوشت بگریزیم. ولی باید با آن درگیر شویم. باید پیشامد سرنوشت‌مان را اراده کنیم. باید به تقدیرمان عشق بورزیم.
- قله یعنی نقطه اوج در صعود زندگی. ولی اشکال قله‌ها این است که انسان را به سراشیبی نزدیک می‌کند.
- ارسال این همه اطلاعات به مغز، آن هم از روزنه سه میلیمتری وسط عنبیه، چه رنج بی‌پایانی!
- ازدواج نباید زندان باشد، بلکه باید باغی باشد که چیزی برتر در آن کشت می‌شود.
- در برابر هر زن زیبا، مرد بدبختی هم حضور دارد که از حضور در کنار او خسته شده!
- انتخابی را تحسین می‌کنم که انسان را به بیشتر از آنچه باید باشد، تبدیل کند.
- شاید یک مرد، تنها با مرد بودن می‌تواند نگی وجود یک زن را آزاد کند.
- انسان دوستانش را سخت‌تر از دشمنانش می‌بخشد.
- آخرین پاداش مرده، این است که دیگر نمی‌میرد.
- باید طوری زندگی کنیم که انگار آزادیم.

شخصیت های واقعی کتاب هنگامی که نیچه گریست:
فریدریش ویلهلم نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی
یوزف بروئر، از جمله بهترین پزشکان اتریش که با کمک فروید روش روانکاوی با صحبت را توسعه داد.
زیگموند فروید، عصب‌شناس اتریشی است که پدر علم روانکاوی شناخته می‌شود.
لو آندرئاس سالومه، دختر یک ژنرال روس بود که بیشتر به دلیل عشق نیچه به او شناخته می شود.
برتا پاپنهایم، یکی از افراد پیشگام در مددکاری اجتماعی

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی من پیش از تو

کتاب صوتی من پیش از تو اثر جوجو مویز رمانی عاشقانه با سبکی متفاوت، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز است که آن را می‌توان محبوب‌ترین کتاب جوجو مویز در ایران نیز نامید.

من پیش از تو (Me Before You) داستان عشقی پرشور، غیرممکن و آرمان‌گرایانه است که در خاطره‌ها باقی می‌ماند، جوجو مویز تاکنون دو بار موفق به کسب جایزهٔ انجمن رمان‌نویسان رمانتیک شده است.

جوجو مویز (Jojo Moyes) در این روایت عاشقانه سعی دارد درسی به خوانندگان بدهد که هیچ‌وقت برای شروع زندگی از صفر دیر نیست. من پیش از تو دارای فضاسازی‌ها و تصویرسازی‌های زیبایی‌ست که به راحتی خواننده را با خود همراه می‌کند.

داستان من پیش از تو یک عاشقانه کاملا متفاوت است. عشقی ورای عشق‌های زمینی که بیش‌تر جنبه انسانی و معنوی دارد. لوییزا کلارک ۲۶ ساله با خانواده‌اش زندگی می‌کند و صلاحیت‌های کمی دارد و مدام از خواهر کوچکترش، ترینا، کم می‌آورد. لوییزا که در تأمین خانواده کمک می‌کند، شغلش را در یک کافه محلی از دست می‌دهد. بعد از چندین تلاش بی‌نتیجه، بالاخره یک موقعیت استخدامی خاص گیر می‌آورد: کمک برای مراقبت از ویل ترینر، یک مرد جوان ورزشکار، موفق و ثروتمند که دو سال پیش در اثر یک تصادف، قطع نخاع شده است.

مادر ویل، کامیلا، لوییزای بی‌تجربه را استخدام می‌کند تا به زندگی ویل طراوت ببخشد، لوئیزا می‌خواهد به ویل نوع دیگری از نگاه کردن را یاد بدهد و او را از خودکشی برهاند.

در ابتدا ممکن است به نظر برسد که من پیش از تو هم کلیشهٔ عشق پسر ثروتمند و دختر فقیر را ارائه می‌دهد اما در واقع اینگونه نیست. عشق بین لو و ویل به سادگی شکل نمی‌گیرد، این دو شخصیت شگفتی‌های زیادی در طول داستان برای یکدیگر رقم می‌زنند. جوجو مویز به آن‌ها اجازه می‌دهد که رابطه‌شان به آرامی، غیر منتظره و فارغ از موقعیت اجتماعی‌شان پیش برود. لو نمی‌خواهد اجازه بدهد ویل بدون تلاش و جنگیدن برای زندگی با ناامیدی بمیرد. در مسیر کمک به ویل زندگی لو نیز دستخوش تغییرات اساسی می‌شود. آن‌ها چیزهای زیادی برای آموختن به یکدیگر دارند لو به ویل می‌آموزد که چطور بارقه‌های شادی را در وجود خود پیدا کند و ویل به لو می‌آموزد که افق فکری‌اش را گسترش دهد.

رمان من پیش از تو» اثری واقع‌گرا و عامه‌پسند است که مورد توجه طیف گسترده‌ای از خوانندگان در سنین مختلف قرار گرفته است به طوری که خواننده را در موقعیتی قرار می‌دهد که اشک ریزان کتاب را بخواند و جلو برود.

جوجو مویز یک رومه‌نگار و نویسندهٔ انگلیسی است که از سال 2002 رمان‌های پراحساسی را قلم زده است. او تنها کسی است که تابه‌حال توانسته دوبار موفق به کسب جایزهٔ انجمن رمان‌نویسان رمانتیک شود و آثارش جزو پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز قرار گیرد.

جوجو مویز در مورد کتاب من پیش از تو می‌گوید:

برای نگارش من پیش از تو، مکان‌های متعددی را جستجو کردم. به تمام اسکاتلند سفر کردم و بالاخره شهری را که داستان باید در آن شکل بگیرد را پیدا کردم. شهر کوچکی با یک قلعه در وسط آن! به نظر من لازم بود که لوسیا متولد چنین شهر کوچکی باشد. من خودم متولد یک شهر کوچک هستم و خوب می دانم که بزرگ شدن در شهرهای کوچک چه آرامشی در شخص ایجاد می‌کنند. قلعه را انتخاب کردم، زیرا قلعه نمادی از ثروتمندان گذشته است. همان طوری که ویل ترینر جوان ما در داستان این گونه است. پس لوسیا اگر متولد چنین شهری باشد می‌تواند به ویل ثروتمند کمک کند. در من پیش از تو، مجبور بودم که اختلاف طبقاتی بین ویل ترینر و لوسیا را نشان دهم.

برای این که از تلخی داستان کاشته شود، به طنز هم روی آوردم. طنزی لطیف در کشمکش این دو جوان. خانواده خشک و صمیمی ویل و شیطنت‌های گاه و بی‌گاه لوسیا. این می‌توانست یخ رابطه بین آن‌ها را بشکند. در بعضی از صحنه‌های داستان، حتی گریه هم کرده‌ام. داستان برای من امیدبخش و در عین حال دردناک بوده است. 

در قسمتی از کتاب صوتی من پیش از تو می‌شنویم:

می‌دانی، هیچ‌کس حاضر نیست حرفی در این مورد بشنود. هیچ‌کس نمی‌خواهد تو از ترست برایش حرف بزنی، یا از دردت، یا این که چه‌قدر می‌ترسی عفونتی پیش بیاید و بمیری. هیچ‌کس نمی‌خواهد بداند چه‌قدر بد است که دیگر نمی‌توانی با زنی بخوابی، نمی‌توانی غذایی که با دست‌های خودت پختی، بخوری، هیچ‌وقت نمی‌توانی بچهٔ خودت را بغل کنی. هیچ‌کس نمی‌خواهد بداند وقتی توی این صندلی چرخدار هستم گاهی دچار ترس از فضای بسته می‌شوم. وقتی فکرش را می‌کنم که یک روز دیگر را باید توی این لعنتی سر کنم، فقط دلم می‌خواهد عین دیوانه‌ها فریاد بکشم. مادرم به مویی بند است و نمی‌تواند مرا ببخشد که هنوزم عاشق پدرم هستم. خواهرم از من دلخور است که دوباره تحت‌الشعاع خودم قرارش داده‌ام. چون حالا که به این وضع افتاده‌ام نمی‌تواند دیگر از من متنفر باشد، مثل آن موقع‌ها که بچه بودیم. پدرم هم فقط می‌خواهد فرار کند. در نهایت همه‌شان می‌خواهند نیمهٔ پر لیوان را ببینند. می‌خواهند که من هم نیمهٔ پر لیوان را ببینم.

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی جنایت و مکافات

کتاب صوتی جنایت و مکافات اثری ماندگار از فئودور داستایوفسکی، در تمام تقسیم بندی‌های ادبی جزو یکی از ده شاهکار برتر ادبیات جهان است.

جنایت و مکافات (Crime and Punishment) برنده نوزدهمین دوره کتاب سال ایران در سال 1379 و بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی انتخاب و معرفی شده است. این رمان اولین اثر مهم داستایوفسکی به‌شمار می‌آید و می‌توان گفت امروزه پرخواننده‌ترین اثر وی محسوب می‌شود.

فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoyevsky) همچون یک فیلسوف و روان‌شناس، به عمق روان و تفکرات شخصیت‌هایش نفوذ کرده و وجدان آدمی را آسیب‌شناسی می‌کند. جدال خیر و شر در درون و برون آدمی و تیرگی‌های روان آدمی، روان پریشی‌ها و درگیری‌های فرد با خود و محیطش درون مایه آثار این نویسنده بزرگ روس است که این‌ها در بهترین شکل خود در این کتاب بازتاب یافته است.

داستایوسکی جنایت و مکافات را در سالِ 66 نوشت. هفت سال پیش از نگارشِ آن، در سالِ 59، در نامه‌ای به برادرش، گفته بود طرحِ این داستان را در زندان ریخته، در دورانی که با درد و دریغ و سرخوردگی» روزگار می‌گذراند. او این اثر را اقرارنامه‌ای در شکل رمان خوانده بود و گفته بود قصد دارد آن را با خونِ دلش بنویسد.

جنایت و مکافات شاهکار داستان پردازی است! صدها داستان در دل یک داستان نهفته است و صحنه‌ها و حوادث به قدری زنده و هیجان‌انگیز است که اولاً آدم نمی‌تواند کتاب را زمین بگذارد ثانیاً تأثیر زیادی از آن می‌پذیرد به گونه‌ای که خواننده جزیی از داستان شده و شریک داستان می‌شود.

جنایت و مکافات روایت زندگی دانشجویی به نام راسکولنیکف است که به‌ناچار تحصیل را رها می‌کند؛ سپس به دلیل تنگدستی و اصولی که خود نیز از توجیه کامل آن‌ها عاجز است، مرتکب قتل می‌شود. وی زن رباخواری را همراه ش، که اتفاقی در زمان وقوع قتل در صحنه حاضر می‌شود، به قتل می‌رساند، او پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می‌بیند و آنها را پنهان می‌کند.

پس از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که می‌بیند به او مظنون است، کار راسکولنیکف را به جنون می‌کشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانواده‌اش دست به تن‌فروشی زده، می‌شود. داستایفسکی این رابطه را به نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده و همان عشق، نیروی رستگاری بخش می‌شود. البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندانی شدن در سیبری به این حقیقت رسید.

جدا از این که داستان جنایت و مکافات به بیان سرنوشت راسکولنیکف بپردازد به موضوعاتی همچون صدقه، کفر و الحاد، الکلیسم، جوامع آنارشیستی روسیه و نقد شدید و صریح داستایوسکی از جامعه آن روز روسیه می‌پردازد.

فئودور داستایوفسکی نویسنده مشهور روسیه و خالق کتاب‌های جنایت و مکافات، برادران کارامازوف، تسخیر شدگان و . است.

ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. رمان‌های داستایوفسکی سرشار از هیجان بوده و در عین‌حال که رمان هستند، انباشته از افکار و اندیشه‌اند. او جنایت و مکافات را بار اول، هنگامی که چهل و پنج سال از عمرش می‌گذشت، در مجله‌ای منتشر کرد که به خاطر ساختار درست و محتوای عمیقش در شمار بهترین آثار ادبی قرار گرفت.

در قسمتی از کتاب صوتی جنایت و مکافات می‌شنویم:

پیرزن مرده بود. متوجه نخی که از گردن پیرزن آویزان بود شد. آن را برید و بیرون کشید. کیف پول پیرزن بود. دوباره فوری به اتاق خواب برگشت. دسته کلید را برداشت. کلیدها به قفلها نمی‌خوردند. ناگهان فکر کرد کلید بزرگ دندانه‌دار باید کلید صندوقچه‌ای باشد و چون می‌دانست پیرزن‌ها صندوقچه‌شان را زیر تخت می‌گذارند، صندوقچه را زیر تخت پیدا و با همان کلید آن را باز کرد. صندوقچه پر از النگو، گوشواره و زنجیرهای طلا بود. بعضی از آنها رومه پیچ بود و معلوم بود گرویی است. جیب‌هایش را از آنها پر کرد اما فرصت نکرد بیشتر بردارد. چون ناگهان احساس کرد در اتاقی که پیرزن بود کسی راه می‌رود. تبر را برداشت و از اتاق بیرون دوید. وسط اتاق خواهر نیمه خل پیرزن را دید که رنگش پریده است و می‌لرزد و به جسد خواهرش نگاه می‌کند. راسکولنیکف را که دید وحشت کرد اما انگار از کمبود نفس نتوانست جیغ بزند. راسکولنیکف او را نیز با چند ضربه تبر کشت. بعد به آشپزخانه رفت و با سطلی آب، تبر و دست‌های خونی‌اش را خوب شست و خشک کرد. تبر را زیر پالتویش جاسازی کرد. پالتو و شلوار و چکمه‌هایش را وارسی کرد و لکه خونی را از روی چکمه‌اش پاک کرد. اما احساس می‌کرد شاید هنوز چیز ناجوری باشد که یادش رفته است .

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی سقوط

کتاب صوتی سقوط اثر آلبر کامو، رمانی فلسفی است که زاویه‌های پنهان درون انسان را به تصویر می‌کشد. این کتاب یکی از آثار مهم ادبی است که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد و در سال 1957 برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد.

کتاب صوتی سقوط (The Fall) روایت‌گر مردی است که از خود و فراز و نشیب‌های زندگیش سخن می‌گوید و سقوط تدریجی خود را، گام به گام برای فردی ناشناس بیان می‌کند. آلبر کامو (Albert Camus) این اثر را با زاویه دید تک گویی بیرونی شرح می‌دهد و یکی از زیباترین کتاب‌های اوست که به صورت مونولوگ دوم شخص به نگارش درآمده است.

ژان باتیست کلمانس داستان زندگی‌ و از دست دادن باغ‌های عدن در پاریس و تبعیدش به جهنمی از بورژواهای آمستردام را روایت می‌کند. او که روزگاری در پاریس وکیلی مشهور و موفق، و نمونه‌ی انسانی درستکار و پاک دامن بوده است، اکنون بر این گذشته نگاهی هراس‌انگیز می‌اندازد و در پرتو ذهنی هوشیار، دروغ و دورویی خود و دیگران را افشا می‌کند. کلمانس ابتدا خود را فردی دانا و آگاه معرفی می‌کند که در پی یافتن معنای درست زندگی‌ است. در ادامه تعریف می‌کند که در شبی که در حال رد شدن از پلی در پاریس بوده، زنی را می‌بیند که بصورتی غیرعادی به لبه‌های پل نزدیک شده است. او از کنار زن رد می‌شود و به او توجهی نمی‌کند. بعد از چند قدم، صدای برخورد چیزی با آب را می‌شنود، اما برخلاف همه‌ی ارزش‌هایی که خود، ظاهراً، در طول اعترافاتش به آن‌ها پایبند بوده، هیج کاری نمی‌کند. این اتفاق بر زندگی موفق او به عنوان وکیل تأثیر بسزایی می‌گذارد و از آن پس زندگی او دگرگون می‌شود.

این کتاب انسان را به سقوط اندیشه و مرز پالایش روح می‌رساند. ترس از قضاوت شدن یکی از ضعف‌های اساسی کلمانس و موضوع اصلی رمان است. صدای خنده‌ای که کلمانس می‌شنود، برای او نماد و حالتی از قضاوت شدن است. ترس او بیشتر مورد تمسخر دیگران واقع شدن، است. این ترس بر بیزاری‌اش از آمستردام می‌افزاید. البته صدای خنده می‌تواند اشاره به مضمون معصومیت داشته باشد. این صدا را اینگونه شرح می‌دهد: به عنوان چیزی طبیعی و تا اندازه‌ای خوش‌آیند که جهان را در مسیر درست قرار می‌دهد.» این مضمون معصومیت به سمتی می‌رود که بر کلمانس چیره گشته و او را ناراحت می‌کند، او به سمت سقوط از معصومیت می‌رود. در این جهان و در این زمان هیچ‌کس نمی‌تواند خود را بی‌گناه بداند. تصویری که کلمانس از خود نشان می‌دهد ناگهان تصویر خود ما می‌شود. این کتاب کوچک آینه‌ی تمام نمای روزگار ما و انسان امروز است.

در کتاب سقوط مخاطب با فلسفه‌ پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شود، اما با وجود کوتاه بودنش، به خوبی توانسته معنا و مفهوم عمیقش را بیان کند. ژان پل سارتر فیلسوف اگزیستانسیالت درباره‌ی این اثر می‌گوید: رمان سقوط زیباترین و فهم‎ناشدنی‌ترین کتاب کامو است.»

آلبر کامو نویسنده، فیلسوف و رومه‌نگار الجزایری، فرانسوی بود. پدر او فرانسوی فقیری بود که در الجزایر برزگری را پیشه خود ساخت. یک سال پس از این که کامو پا به این دنیای پرطلاتم گذاشت جنگ جهانی اول شروع شد و پدرش به جبهه رفت و در همان سال‌ها جان خود را از دست داد. کامو در هنگام جنگ جهانی دوم اعدام گابریل پری» را از نزدیک دید که این اعدام باعث شد حس شورش علیه آلمان‌ و نازیسم در او زنده شود. یک سال بعد از آن عضو گروه مقاومت فرانسه شد و شروع به فعالیت رومه‌نگاری زیرزمینی کرد. وی در این گروه با جان پل سارتر آشنا شد. رابطه او با سارتر بعد از خروج او از حزب کمونیست کم‌رنگ‌تر شد.

کامو یکی از نویسندگان بزرگ قرن 20 و نویسنده‌ی کتاب معروف بیگانه است. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برنده‌ جایزه‌ی نوبل و همچنین اولین نویسنده‌ی زاده‌ی قاره آفریقا است که این عنوان را بدست آورده. وی در این سال‌ها کتاب‌های پر‌فروش و فلسفی فرانسه یعنی طاعون» و انسان طاغی» را نوشت. دیگر آثار معروف او عبارت‌اند از: مرگ خوش»، آدم اول»، تبعید و حکومت وجدان»، تبعید و سلطنت» و. . او در سال 1960 و در سن 47 سالگی بر اثر سانحه‌ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل‌بلویل درگذشت و رمان آدم اول» وی برای همیشه ناتمام ماند و نگارشش به پایان نرسید.

جملات برگزیده کتاب سقوط:

- بالاترین عذاب‌های بشر این است که بدون قانون محاکمه شود.
- شیرجه‌های نرفته گاهی کوفتگی‌های عجیبی به جا می‌گذارند.
- هر افراطی. نیروی زندگی و در نتیجه درد و رنج را کاهش می‌دهد.
- سانسور همان چیزی را که نهی می‌کند به فریاد بلند اعلام می‌دارد.
- آدم خیال می‌کند با مرگ خود، زنش را تنبیه می‌کند، حال آنکه آزادیش را به او برمی‌گرداند.
- جنایت تنها در این نیست که دیگری را بکشی بلکه بیشتر در این است که خود زنده بمانی.
- مشکل زندگی بعضی از مردم در این است که چطور از دیگران کناره بگیرند یا لااقل با آنان بسازند.
- حکمی که درباره دیگران داده‌اید سرانجام مستقیما باز می‌گردد و بر چهره شما می‌خورد و در آنجا ضایعاتی به بار می‌آورد.
- چون احتیاج داشتم که دوست بدارم و دوستم بدارند، تصور کردم که عاشق شده‌ام. به عبارت دیگر خودم را به حماقت زدم.

در قسمت‌هایی از کتاب صوتی سقوط می‌شنویم:

برای من ماجرای مردی را نقل کرده‌اند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که رفیقش از آن محروم شده بود. چه کسی آقای عزیز چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟»

ما نمی‌توانیم بی‌گناهی هیچ کس را تایید کنیم در صورتی که می‌توانیم به طور قطع مجرمیت همه کس را مسلم بدانیم. هر انسان گواهی است بر جنایت همه‌ی انسان‌های دیگر. این است ایمان من و امیدواری من باور کنید ادیان از لحظه‌ای که دم از اخلاق می‌زنند و با صدور فرمان تهدید می‌کنند به خطا می‌روند. برای خلق مجرمیت مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. همنوعان ما با کمک خود ما برای این کار کفایت می‌کنند. شما از روز داوری الهی سخن می‌گویید. اجازه بدهید که با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیده‌ام که به مراتب از آن سخت‌تر است من داوری آدمیان را دیده‌ام.»

 

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی سمفونی مردگان

کتاب صوتی سمفونی مردگان اثر تکرار نشدنی عباس معروفی را با صدای حسین پاکدل بشنوید. این رمان ستوده شده در سال 2001 برنده‌ی جایزه‌ی سال بنیاد ادبی فلسفی سور کامپ» شده است.

رمان سمفونی مردگان (Symphony of the Dead)، اثری فوق‌العاده زیبا، تراژیک و غم‌انگیز است، که هر چقدر آن را بخوانید جذابتر می‌شود. عباس معروفی (Abbas Maroufi) نویسنده و رومه نگار برجسته‌ی معاصر ایرانی با تلاش چهار ساله و هفت ماهه‌ی خود برای خلق این اثر توانسته جوایز مهم و مطرح ادبی را در داخل و خارج از کشور به ارمغان بیاورد.

این رمان حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی مدام را بر دوش می‌کشند و در جنون ادامه می‌یابند. 

نوع روایت معروفی در سمفونی مردگان منحصر به فرد است. راوی داستان چندین بار عوض می‌شود و هر بار داستان از دید یک شخص متفاوت بیان می‌شود. شخصیت اصلی داستان سمفونی مردگان آیدین است. یک پسر روشنفکر، شاعر، بسیار فعال و رادیکال که در یک خانواده به شدت سنتی و پدرسالار زندگی می‌کند.

آیدین با پدر سنتی خود در تقابل قرار می‌گیرد. روشنفکری که می‌خواهد از بند قضا و قدر رها شود و خود مهار زندگی را به دست بگیرد. انسانی که نمی‌خواهد شغل بده و بستان تاجری پدر را پیشه کند و می‌خواهد در تهران درس بخواند تا شاعری آزاد از قید تعصب یا تحجر مذاهب شود. اما پدر از ترس این تغییرات مانع پسر می‌شود و پسر کوچک اورهان هم که به مانند پدر فکر می‌کند مانع از این تغییرات می‌شود. هرچند پدر دید تنگ‌نظرانه اما مهربان دارد اما برادر آیدین، اورهان گرفتار فرصت‌طلبی شده است و می‌خواهد همه اموال را به تصاحب خود درآورد. حسادت و زیاده‌خواهی فرصت اندیشیدن به دنیایی دیگر را به اورهان نمی‌دهد و علی‌رغم سفارش پدر برای تقسیم اموال به مساوات، اورهان برادرکشی می‌کند. درست به مانند قابیل که هابیل را کشت. مضمون اصلی رمان سمفونی مردگان در اصل برادرکشی است و معروفی نویسنده داستان، رمان سمفونی مردگان را با مقدمه داستان قابیل و هابیل شروع می‌کند.

باید گفت جریان سیال ذهن و فضای غم انگیز و تراژیک داستان و پردازش ماهرانه‌ی نویسنده در سرتاسر قصه باعث شده تا کتابی جذاب خلق شود که بر هر مخاطب و دوستدار ادبیات در جای جای دنیا خواندنش را امری ضروری می‌کند. هر کدام از اعضای خانواده نماد و نماینده‌ای از قشر و طبقه‌ای از جامعه است که خلق و خوی متفاوت هر کدام از آنان و قرار گرفتنشان در شرایطی خاص مخاطب را به چالشی عمیق می‌کشاند تا رفتار هر کدام از آنان را در ذهنش مرور کند و با تک تک این شخصیت‌ها همذات پنداری کند، چرا که مخاطب در همان جایی زیست کرده که نویسنده و تمام شخصیت‌های داستانش در آن شکل گرفته‌اند و گویی که تجربه‌ای مشترک را برای هم بازگو می‌کنند.

از کتاب سمفونی مردگان در حدود نیم میلیون نسخه به فروش رفته و این کتاب به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، ترکی، استانبولی ترکی آذری و کردی ترجمه شده است.

جملاتی زیبا از متن کتاب سمفونی مردگان:

- یانوشکا گفت: عشق یک چیز عتیقه است که با عتیقه فروشی فرق دارد. عشق یک جواهر یا عتیقه گران قیمت است که آدم را با آن معنا می‌کند. اما عتیقه فروشی پر از وسایل گران است که حالا از زندگی خالی شده.

- چشم دوخته بود به راه رفتن یک زن و مرد. مثل این که ذهنش را راه می‌برد. وقتی آن‌ها به کوچه‌ای پیچیدند.
گفت: چیزهایی که توی عتیقه فروشی هست تاریخ کشف ندارد. اگر هم داشته باشد اعتباری ندارد. ولی عشق لحظه کشف دارد. نمی‌شود فراموشش کرد. حتی اگر آن عشق تمام شده باشد. از یادآوری لحظه کشفش مثل زخم تازه خون می‌آید. تا یادش می‌افتی مثل این که همان موقع خودت با کارد زده‌ای توی قلب خودت.

- دکتر گفت: مریض کدام یکی‌تان است؟
با دست به آیدین اشاره کردم و نشستم.
دکتر گفت: چه‌اش هست؟
گفتم: توی سرش بازار مسگرهاست، توی دلش رخت می‌شورند، توی پاهاش سیم می‌کشند.
دکترگفت: ببرش دیوانه خانه

- وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست.
چون نمی‌تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد؛
و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می‌کند. تنهایی تو کامل می‌شود.

- عشق را باید با تمام گستردگی‌اش پذیرفت، تنها در جسم نمی‌توان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن‌ها انگار به ریه می‌رود، و آدم مدام احساس می‌کند که دارد بزرگ می‌شود.

- همه این حرف‌ها احساس واقعیم بود. هنوز هم هست. اما پیش از اینکه گرفتار تو بشوم باید بروم. باید شوق را توی دلم بکشم، باید عشق را توی دلم سر ببرم.

- بعد از مرگ آیدا زندگی ما مثل بهمن بزرگی از برف در سراشیبی دره‌ی مرگ فرو می‌غلتید، و هیچ‌کس نمی‌توانست یا نمی‌خواست جلوش را بگیرد.

- به‌روزهای اندوه باری بیاندیش که تسلیم‌شدگی را نفرین خواهی کرد، به روزهای ملال، و به روزهایی که هزار نفرین حتی لحظه‌ای را برنمی‌گرداند.

- آدمیزاد باید بگوید آب، و بخورد. بگوید نفس، و بکشد. وگرنه مرده است.

- دنیا بی‌ارزش نیست. فقط انسانی زندگی کردن خیلی سخت است.

- تنهایی را فقط در شلوغی می‌توان حس کرد.

- مردم پشت خدا هم حرف می‌زنند.

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


معرفی کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین

کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین، یکی از تاثیرگذارترین کتاب‌های جهان است که به شما می‌آموزد چگونه هزاران مشکل در زندگیتان را با هوش و درایت حل کنید و به هر چیزی که می‌خواهید برسید.

چهار اثر از فلورانس اسکاول شین (The wisdom of Florence Scovel Shinn) نوشته‌ی نقاش، نویسنده و مشاور آمریکایی‌ست که توسط مترجم‌های ایرانی زیادی ترجمه شده است و از چاپ شصتم نیز فرا رفته است. این کتاب یکی از کتاب‌هایی است که می‌تواند برای افراد برای شروع زندگی الگویی جامع باشد.

این کتاب صوتی از 4 کتاب از فلورانس اسکاول شین (Florence Scovel Shinn) تشکیل شده که نام‌های آن عبارت‌اند از: بازی زندگی و راه این بازی»، کلام تو، عصای معجزه‌گر توست!»، درهای اسرار آمیز موفقیت» و نفوذ کلام». زبان اسکاول شین صمیمی، ساده، بی‌تکلف و به صورت طنز است و در انتقال پیام‌های خود که پرده از حقیقت زندگی بر‌می‌دارد، بسیار موفق بوده؛ از همین‌رو به راحتی مخاطبان را جذب آثار خود می‌کند.

اثر اول با نام بازی زندگی (The game of life and how to play it) به شما می‌آموزد که چگونه قدرت اعجاب‌انگیز ذهن خویش را کشف کنید و به موفقیت‌های چشم‌گیری برسید. بسیاری از افراد، گمان می‌کنند که زندگی شبیه به میدان جنگ است، اما واقعیت اینطور نیست و زندگی اغلب شبیه به یک بازی است که انسان‌ها در آن نقش خود را ایفا می‌کنند. اگر ما انسان‌ها به بعضی از مسائل غیرطبیعی و ماورایی که از عمق جان‌مان نشات می‌گیرند، ایمان نداشته باشیم، هرگز قادر نخواهیم بود که در این بازی موفق شویم.

به دفعات در تعالیم دینی و معنوی آمده است: هر آنچه که یک زن در امروز خود می‌کارد، در فردای خود درو می‌کند.» این مطلب بدان معناست که هر یک از ما ن هرکاری که در این لحظه انجام می‌دهیم، روزی دیگر نتیجه‌اش را می‌بینیم، یا اینکه هر چه بدهیم، مطابقش را روزی دیگر پس می‌گیریم و چه خوب و چه بد، چه پسندیده و چه ناپسند. این موضوع برای همه‌ی انسان‌ها صادق است. انسان هر چه در سخن و عمل نشان دهد، به او برخواهد گشت؛ هر چیزی که بدهیم همان را خواهیم گرفت. اگر نفرت بورزیم، نفرت نصیبمان خواهد شد؛ اگر عشق بورزیم، عشق دریافت خواهیم کرد؛ اگر دیگری را سرزنش کنیم، ما نیز سرزنش خواهیم شد. اگر دروغ بگوییم، دروغ خواهیم شنید؛ اگر کسی را فریب دهیم، فریب خواهیم خورد. این را هم خوب می‌دانیم که قدرت تخیل و تصویرسازی، نقشی برجسته در بازی زندگی ایفا می‌کند. حال مهم‌تر از همه آن است که ما چگونه از هر یک از بازی‌های زندگی درس بگیریم و در بازی زندگی خود به کار ببریم.

در اثر دوم با نام درهای اسرارآمیز موفقیت (The game of life and how to play it) درمی‌یابیم که موفقیت همانند سنگی است که از بالای یک دیوار بلند پایین می‌افتد. رمز و راز موفقیت چیست؟ کسانی که اکثراً در زندگی خود شکست می‌خورند، نمی‌توانند به این پرسش جواب دهند. آن‌ها با حیرت و سردرگمی می‌پرسند: راز مقابله با شکست چیست؟

توجه بیش از حد آن‌ها به معضل شکست باعث می‌شود که آن‌ها هرگز به فکر پیروزی و موفقیت نباشند و همیشه در حدی تلاش کنند که شکست نخورند و با این حال پیروزی را امری غیرممکن و دست نیافتنی برای خود و دیگران می‌دانند. برای هر انسانی موفقیت نتیجه‌ای از یک کار است که باعث خوشحالی و دستیابی به چیز یا شخص و یا موقعیت و شرایط بهتر از قبل شود. از این رو ما همیشه آن موفقیت را پشت دیوار و یا در بسته می‌بینیم و به همین دلیل است که به شکست نزدیک‌‌تر می‌شویم تا به پیروزی.

فلورانس در اثر سوم با نام گفتار شما عصای جادویی‌تان است (Your word is your wand) به شما ثابت می‌کند که انسان‌ها با زبان‌شان عزت می‌یابند و یا خوار می‌شوند. و یا اینکه مرگ و زندگی هرکس در پس زبان اوست. بنابراین همه ما، باید از قدرت زبان‌مان آگاه باشیم و بدانیم با همین عضو بی‌اهمیت بدن می‌توانیم در لحظات غم و اندوه، برای خود شادی بیاوریم و در هنگام رویارویی با بیماری‌ها، دردها ناپدید می‌شوند و سالم می‌شویم و در هنگام نیازها و کمبودها، از هرچیزی مملو می‌گردیم. قدرت تخیّل خود را تقویت کنید و از بدترین‌ها هم تصاویر ذهنی زیبا بسازید و منتظر تحقق آن‌ها بمانید و اصلاً سخت نیست که کیف خالی خود را در ذهن‌تان لبریز از پول تصور کنید و قلباً مطمئن باشید که روزی به واقعیت تبدیل می‌شود.

اثر چهارم با نام نفوذ کلام (The power of the spoken word) از مهارت های کلامی می‌گوید. یکی از بزرگترین مشکلات انسان‌های امروزی این است که نمی‌توانند آنچه را که خداوند برایشان مقدر نموده قبول کنند و یا از آنچه که خداوند برایشان نمی‌خواهد، دوری کنند. آن‌ها فقط یک چیز از خدا می‌خواهند و به او می‌گویند: آنچه را که از تو خواسته‌ام برآورده کن!

میزان درک و حکمت انسان‌ها هرگز به اندازه خداوند نیست و ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که بهتر از خداوند عاقبت خواسته‌ها و نیازهایمان را می‌فهمیم. با این کار، خداوند را بر سر دوراهی قرار می‌دهیم که یا معجزات خود را برایمان برآورده کند و یا اینکه آنچه را که خود خواسته‌ایم، بر سر راهمان بگذارد. وقتی از خداوند چیزی را طلب می‌کنید، از او بخواهید که راهنمایی‌تان کند. به او ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که هر آنچه که او خودش برای شما بخواهد خیر و نیکی است. اگر کمی هوشیار باشید، قدرت ضمیر ناخودآگاه خود را آنقدر بالا می‌برید که می‌توانید هر صدایی را بشنوید. حتی همان صدای نازکی که از ته قلب‌تان می‌گذرد و طنینش درون‌تان می‌پیچد. برای این کار ابتدا باید صادق باشید. بپذیرید که چه مشکلی دارید که از رحمت خداوند به دور هستید.

جملات برگزیده کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین:

- خداوند مراقب من است پس هرگز نیازمند نخواهم بود.
- هر آنچه آدمی درباره دیگران بگوید درباره او خواهند گفت.
- خدا معجزات خود را از راه‌هایی باور نکردنی عملی می‌کند.
- فرشته تقدیرم جلوتر از من گام برمی‌دارد و راه را نشانم می‌دهد.
- هر آنچه آدمی برای دیگری آرزو کند همانا برای خود آرزو کرده است.
- درست پیش از کامیابی عظیم، دلسردی و شکست ظاهری از راه می‌رسد.
- همان‌طور که به سوی موانع پیش می‌روم، ایمان به خدا آن‌ها را محو می‌کند.
- انسان تنها آن چیزی را می‌تواند به دست آورد که خود را در حال ستادن آن ببیند.
- تنها به سه منظور جرات کنید کلامتان را بکار ببرید: برای طلب شفا، برکت و سعادت.
- جز تردید و هراس هیچ چیز نمی‌تواند میان انسان و بزرگ‌ترین آرمان‌ها یا مراد دلش فاصله ایجاد کند.
- درست هنگامی که انسان کوچکترین نشانه‌ای از آنچه طلبیده است نمی‌بیند باید برای آن تدارک ببیند.
- اگر کسی موفقیت بطلبد اما اوضاع را برای شکست آماده کند دچار همان وضعی خواهد شد که برای آن تدارک دیده است.

در قسمتی از کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین می‌شنویم:

از کسی شنیده‌ام که می‌گفت: شجاعت تلفیقی از نبوغ و قدرت جادویی درون است. یعنی نیرویی که بدون ترس با هر شرایطی روبرو شویم و کوچکترین نگرانی نداشته باشیم.

در مثال قبل دریافتیم که نبوغ همان شنیدن ندایی در گوش و بازگشت به بانک بود و نیروی درونی همان عبور از نردبان در راهرو بوده است. بنابراین نیروهای نامرئی بسیاری در دنیا وجود دارند که همه می‌توانند با تکیه بر آن‌ها از بسیاری از مسائل ریز و درشت سر در بیاورند. این نیروها گاهی همانند جرقه‌ای از ذهن ما می‌گذرند و یا گاهی هم به شکل کلماتی در می‌آیند و به زبان ما می‌آیند. در هر صورت ما باید قدرت آن‌ها را درک کنیم و با تأثیرات آن‌ها بر زندگی‌مان آشنا شویم.
اگر هر یک از ما خانم‌ها حقیقت محض هرچیزی را بدانیم محال است بی‌علت از چیزی بترسیم و یا تأثیر آن را بی‌ارزش تلقی کنیم. برای مثال، دوستی داشتم که همیشه هنگام تماس تلفنی با من می‌گفت: به خانه‌ام بیا تا کمی با هم درد دل کنیم.
می‌دانستم که منظور از درد دل مرور دوباره شکست‌ها، نگرانی‌ها، کمبودها و غم و غصه‌هایی است که این روزها ما را به شدت عذاب می‌داد.

به او جواب دادم: نه، متشکرم. به اندازه‌ی کافی در زندگی خودم غم و قصه دارم و نمی‌توانم تمام آن‌ها را برای تو یک به یک بازگو کنم. من با وجود آن‌ها خوشحال و راضی هستم و زندگی‌ام را با وجود آن‌ها دوست دارم. جدا از این ما باید سعی کنیم دربارۀ چیزهایی که داریم حرف بزنیم نه درباره‌ی چیزهایی که باید داشته باشیم و نداریم. تو هم نباید مَثَل قدیمی ن با زبان خود در سه چیز قدرت بالایی دارند: شفا، دعا و موفقیت» را فراموش کنی. به عبارت ساده‌تر ن اگر چیزی را برای دیگران بخواهند، ابتدا نصیب خودشان می‌شود و اگر چیزی را برای دیگران آرزو کنند، ابتدا خودشان بدان دست می‌یابند. اگر هم دیگران را نفرین کنند، ابتدا دامن خودشان را می‌گیرد.»

در حقیقت مسائل فراوانی وجود دارند که از طریق زبان ما زن‌ها شنیده می‌شوند. اگر خوب باشند، خیر و خوبی را برایمان به ارمغان می‌آورند و اگر هم فحش و نفرین باشند، در کوتاه‌ترین لحظات دوباره به خودمان باز می‌گردند. تمامی این مسائل در علم متافیزیکی به خوبی توضیح داده شده‌اند و برخی باعث آرامش روح و روان و برخی دیگر عامل مشکلات روحی و روانی فراوانی شده‌اند. زیرا روح ما محل ضمیر ناخودآگاه ماست و به راحتی می‌تواند با چند جمله‌ای که بر زبان می‌آوریم، دگرگون شود.

 

برای دانلود کتاب صوتی ( اینجا را کلیک کنید )


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دبیرستان دکتر عارف یزد انــــــار امید ظریفی دانلود جزوه های دانشگاهی پاراکس رشته های دانشگاهی gamego خاطرات یک دانشجو مطالب دینی وبلاگ آموزشی شورای دبیرستان نمونه ترابی مقدم رنگ ها از یاد دنیا می روند مدرس زبان ترکی استانبولی